می‌شنوم بی‌آنکه قضاوت کنم

ادبیات، معرفی کتاب، نقد کتاب، به اشتراک گذاشتن نظرها

می‌شنوم بی‌آنکه قضاوت کنم

ادبیات، معرفی کتاب، نقد کتاب، به اشتراک گذاشتن نظرها

درآمدی به فکر نو در فلسفه





فلسفه فیلسوف

در آمدی به فکر نو در فلسفه

نوشته دکتر ابراهیم تدین


این مقاله پیش از این در مجله رودکی به چاپ رسیده است


روند خلاقیت در فلسفه، مستلزم اندیشیدن بر اساس خرد و عقل است. ادراک عقلی انسان در پی تأثیرات جهان خارج بر ذهن، صورت می‌گیرد. حتی در جایی‌که فیلسوف فکری را ابداع می‌کند که به گمان خودش از مرزهای عین نمایی فراتر می‌رود، در واقع کاری نمی‌کند، بجز تجدید سازمان و بازآفرینی اجزای تشکیل دهندة آن کلی که ما به آن واقعیت می‌گوییم.

حدود توانایی خرد و عقل انسان چقدر است؟ و تا کجا می‌تواند به حقایق و واقعیت‌ها دسترسی پیدا کند؟ هرچند تحلیل جدی خرد در غرب از کانت1 شروع می‌شود ولی سیر آن به قبل از کانت برمی‌گردد.

گویا هگل2 گفته بود: برای فیلسوف شدن، نخست باید پیرو اسپینوزا3 شد، که ویل دورانت می‌گوید: برای فیلسوف شدن نخست باید پیرو کانت شد. ولی ظاهراً نمی‌توان یک مرتبه پیرو کانت شد، زیرا در فلسفه و سیاست خط مستقیم میان دو نقطه طولانی‌ترین فاصله است نه کوتاه‌ترین4.

زمانی که فرانسس بیکن5 نوشت: «علوم برجای متوقف مانده است و کوچکترین پیشرفت با ارزشی در راه انسانیت به وجود نیاورده است... سنت و روش مدارس پیروی از استادان است نه پرورش مخترعان و کاشفان - آنچه در ساحت علوم می گذرد، دور خود گردیدن و برگشتن به نقطة اول است...6 پایان فلسفة اسکولاستیک(مدرسه‌ای) سرآغاز فلسفة مدرن (نو) است هدف عمده‌ای، بیکن در آن هر گونه معرفتی است که تشکیل یک نظام فکری می‌دهد و در معرض هیچ نوع آزمون تجربی قرار نمی‌گیرد. لبة تیز تیغ او به استنتاج از قیاسات کلی بر می‌گردد:

   


ادامه مطلب ...